سرزمین انتظار

امام مان سال هاست که منتظرماست...یارآقاباشید

سرزمین انتظار

امام مان سال هاست که منتظرماست...یارآقاباشید

چادرت راهم محکم بگیر


رضایت نامه را گذاشت جلوی مادرش.

چه امضا بکنی ،چه امضا نکنی،من میرم!

اما اگر امضا نکنی من خیالم راحت نیست.

شاید هم جنازه ام پیدا نشه!

در دل مادر آشوبی به پا شد.

رضایت نامه را امضا کرد.

پسر از شدت شوق سر به سر مادرش میگذاشت.

-جنازه ام را که آوردند ، یه وقت خودت را گم نکنی .

بیهوش نشی هااا

چــــــــادرت را هم محکم بگیر!


تو چه با غیرت نگران چــــــــادر مادرت بودی
و مردان شهر من چه راحت چـــــــــــــــادر از سر زنانشان برداشتند.
من از گفتن شرمنده ام شرم دارم!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.